بعد از سه سال و اندی، بالاخره یخچال را 90 درجه چرخاندم و کمی جلوی پنجرهی سمت نوبهار را باز کردم. پسرک از همان اول نق زد که خیلی بد شد و راحت نمیشود رفت دم یخچال. شکمو.
من این خانه را خیلی دوست دارم. بخشی از شکنجهام همین بوده که مجبور بودهام یخچال را بگذارم جلوی بهترین پنجرهی خانه. تنها پنجرهای که به جای گود روبرویمان به خیابان دید دارد. حالا که دوباره دارند ساختمان روبرویی را میسازند و تیرآهنهای زنگزدهاش با خمیازهای طولانی از خواب بیدار میشوند، باید راهی برای نجات خوشبینیام پیدا میکردم.
حالا رفتن سر یخچال سخت شده اما از آن پنجره نور کمی میتابد روی پیشخوان، به گلدانها. یک شعاع با روزنگار خانم شین...
ادامه مطلبما را در سایت روزنگار خانم شین دنبال می کنید
برچسب : پیروزی,نوبهار,یخچال,بعد,سال,خورده, نویسنده : 9mrsshin5 بازدید : 34 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 15:30